اتاق پُرِ مرتبoccupied/clean, OC 1واژه‌های مصوب فرهنگستاناتاق اشغالی که خدمات خانه‌داری آن انجام شده است متـ . پُرِ مرتب
ارتباط شفاهیoral communication, OC 2واژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی ارتباط برای تبادلات درکی و بیانی که به جای زبان اشاره بر گفتار تأکید دارد
خزيدیکشنری عربی به فارسیرسوايي , خفت , تنگ , فضاحت , سيه رويي , خفت اوردن بر , بي ابرويي , شرم , خجلت , شرمساري , ازرم , ننگ , عار , شرمنده کردن , خجالت دادن , ننگين کردن
لَا يُخْزِيفرهنگ واژگان قرآنخوار نمي سازد (خزي:خواري و هر پستي ديگري است که آدمي از آن شرم داشته باشد )