خشاةلغتنامه دهخداخشاة. [ خ َ ] (ع مص ) ترسیدن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به خشیة، خَشی ، خِشی ، مخشاة، مخشیة، خشیان شود که مصادر دیگر این کلمه اند.
خشالغتنامه دهخداخشا. [ خ ُ ] (ع اِ) کشت سیاه و تباه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
خشاولغتنامه دهخداخشاو. [ خ ِ ] (اِمص ) پیرایش بستان و باغ و کشت زار از علفهای خودرو و هرزه و سنگ و خس و خاشاک آنها را برداشتن . خشاوه . (ناظم الاطباء). || پیرایش درخت از شاخه ها