خودپروردگیautotrophyواژه‌های مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن، اندامگان برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده میسازد
خودپرورد 1autotrophواژه‌های مصوب فرهنگستاناندامگانی که برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده میسازد
خودپرورد 2autotrophicواژه‌های مصوب فرهنگستانویژگی اندامگانی که برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده میسازد
خودپرورلغتنامه دهخداخودپرور. [ خوَدْ / خُدْ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) مربی نفس خود. || آنکه تربیت نفس خود کند. آنکه تربیت خود کند. || آنکه نزد خود درس خواند. (یادداشت مؤلف ).