خوارداشتلغتنامه دهخداخوارداشت . [ خوا / خا ] (مص مرکب ) استخفاف . استحقار. توهین . تذلیل . تحقیر. تخفیف . اهانت . (یادداشت بخط مؤلف ) : از خوارداشت منگر در ذات هیچ چیزی کآنجا دلیست
پدیدة پذیرندگی خودواداشتهforced compliance effect, induced compliance effectواژههای مصوب فرهنگستانتمایل فرد به تغییر نگرش برای انطباق دادن آن با رفتار خود