درربودنلغتنامه دهخدادرربودن . [دَرْ، رُ دَ ] (مص مرکب ) ربودن . گرفتن . اخذ کردن . بزور گرفتن و به تردستی گرفتن . (ناظم الاطباء). بسرعت گرفتن . بشتاب جدا کردن . بزور بردن . تخطف .
درربودنفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدربردن؛ چیزی را با تردستی و چابکی از جایی برداشتن و دربردن؛ ربودن.