جوشکاری باریکهالکترونی بیخلأnon-vacuum electron beam welding, EBW-NVواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری باریکهالکترونی که در فشار جوّ انجام میشود
دروجلغتنامه دهخدادروج . [ دَ ] (ع ص ) باد تند و تیز، گویند: ریح دروج ، و نیز قدح یا سهم دروج ؛ تیر سریعو تند و تیز. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دروجلغتنامه دهخدادروج . [ دُ ] (ع مص ) رفتن . (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). مشی .(از اقرب الموارد). || به آخر رسیدن قوم .(از منتهی الارب ). درگذشتن و منقرض شدن قوم . (
جدرلغتنامه دهخداجدر. [ ج َ ] (اِ) شترماده ٔ چهارساله راگویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شتر چهارساله . (فرهنگ اسدی نخجوانی ) : چگونه جدری جدری کجا ز پستانش هنوز هیچ ل
جدرلغتنامه دهخداجدر. [ ج َ ] (اِخ ) ذو جدر؛ چراگاهی است بر شش میل از مدینه در ناحیه ٔ قبا. آن ناحیه مخصوص شتران حضرت رسول (ص ) بود که مورد هجوم و غارت شد. (مراصد الاطلاع ).
جدرلغتنامه دهخداجدر. [ ج َ دَ ] (اِخ ) دهی است میان حمص و سلمیه که خمر جدری بدان منسوب است . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ) : کأننی شارب یوم استبد بهم من قَرقَف ضمنتها حمص
جدرلغتنامه دهخداجدر. [ ج َ دَ ] (ع اِ) گره گوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گره گوشت ، خواه خلقی باشد یا از زدن یا از زخم . (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). جَدره و جُدره یکی ا