نشانگذاریگوشear notching, ear markingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد برش یا سوراخ در گوش حیوانات برای شناسایی آنها متـ . نشانگذاری 2
noisingدیکشنری انگلیسی به فارسینادیده گرفتن، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
زهوار بدنهmoulding1/ molding1, nosing, ribband, rubberواژههای مصوب فرهنگستاننواری نیمگرد ازجنس فلز یا چوب یا پلاستیک فشرده در دورتادور شناور، در بالاترین سطح، که برای جلوگیری از آسیب به بدنه نصب میشود
نشانگذاریگوشear notching, ear markingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد برش یا سوراخ در گوش حیوانات برای شناسایی آنها متـ . نشانگذاری 2