دماسنجلغتنامه دهخدادماسنج . [ دَ س َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیک ) میزان الحراره . اسبابی برای اندازه گیری دما. هر یک از خواص فیزیکی یک ماده را که تابع دمای آن باشد می توان برای ان
دماسنجthermometerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای اندازهگیری دما با استفاده از تغییر خواص فیزیکی مواد براثر گرما
دماسنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، سانتیگراد، سلسیوس، فارنهایت، کلوین، درجه میزانالحراره، دماسنج کالری، ژول
دماسنج الکترونیکیelectronic thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنجی با مداربندی الکترونیکی برای آشکارسازی تغییرات ناشی از دما در عنصر گرمایی و نمایش رقمی دمای مربوط
دماسنج الکتریکیelectrical thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنجی که در آن از عنصر مبدل دارای خواص الکتریکی وابسته به حالت گرمایی آن عنصر برای سنجش دما استفاده میشود