دارةالاکوارلغتنامه دهخدادارةالاکوار. [ رَ تُل ْاَ ] (اِخ ) نام موضعی در ملتقای دار ربیعةبن عقیل . و دار نهبک . و اکوار کوههایی است . (معجم البلدان ).
دارةالارآملغتنامه دهخدادارةالارآم . [ رَ تُل ْ اَرْ آ ] (اِخ ) نام جایی است که در اشعار برج بن خنریرمازنی از آن یاد شده است : فابرق وارعد لی اذاالعیس خلفت بنادارة الارآم ذات الشقائق .
دارةالاسواطلغتنامه دهخدادارةالاسواط. [رَ تُل ْ اَ ] (اِخ ) نام جایی است . (معجم البلدان ). رجوع به کلمه ٔ دارة و «دارات العرب » ذیل دارات شود.
دارةالجأبلغتنامه دهخدادارةالجأب . [ رَ تُل ْ ج َ ] (اِخ ) جایی است در عربستان که متعلق به بنی تمیم بوده است و جریر از آن در اشعار خود نام برده است . (معجم البلدان ).
دارةلغتنامه دهخدادارة. [ رَ ] (اِخ ) شهری است از توابع خابور (در بین النهرین ). (معجم البلدان ). || نام موضعی است و در شعر طرماح آمده است . (معجم البلدان ).