دیمومةلغتنامه دهخدادیمومة. [ دَ م َ ] (ع ص ، اِ) بیابان فراخ بی آب . مفازة دیمومة. (منتهی الارب ). بیابان پهناور و بیابان که در آن آب نباشد. (از اقرب الموارد ذیل ماده ٔ دم م ).
دیمومةلغتنامه دهخدادیمومة. [ دَ م َ] (ع مص ) همیشگی نمودن . (از منتهی الارب ). ثابت و دوام داشتن . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) دوام . (از اقرب الموارد ذیل دم م ). یقال قطعوا دیم
دیموملغتنامه دهخدادیموم . [ دَ ] (ع اِ) بمعنای دیمومة. بیابان فراخ بی آب . (از منتهی الارب ). بیابان پهناور و بیابان که در آن آب نباشد. (از اقرب الموارد ذیل ماده ٔ دم م ).
تاکسودیوم دیستیشوملغتنامه دهخداتاکسودیوم دیستیشوم . (لاتینی ، اِ مرکب ) از درختان جنگلی بیگانه و بومی امریکای شمالی است . این درخت از سوزنی برگها است ولی برگ آن در زمستان میریزد. برای جنگلکار
دیوملغتنامه دهخدادیوم . [ ] (اِخ ) یکی از شهرهای روم واقع در مقدونی . (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1257).