تندنواخترfast nova, NA 1واژههای مصوب فرهنگستاننواختری که روشنایی آن در کمتر از صد روز به اندازۀ 3 قدر کاهش مییابد
دشوارپسندلغتنامه دهخدادشوارپسند. [ دُش ْ پ َ س َ ] (نف مرکب ) مشکل پسند. (آنندراج ). || مایل به اشکال در کارها. (ناظم الاطباء).
دشوارپسندفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کسی که به دشواری چیزی را پسند کند.۲. آنکه دشواری و سختی را میپسندد.
نهالهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. = نهال na(e)hāl۲. شاخۀ درخت یا چوبی که صیادان بهصورت مترسک برای راندن شکار بهسوی دام یا شکارگاه درست میکردند.۳. شکار.