دژآهنگ افراسیابلغتنامه دهخدادژآهنگ افراسیاب . [ دُ هََ گ ِ اَ ] (اِخ ) غاری بود که افراسیاب بدانجا گریخته بود. (برهان ). اصلا «هنگ افراسیاب » قصر آهنین زیرزمینی افراسیاب پادشاه تورانی بوده
دژآهنجلغتنامه دهخدادژآهنج . [ دُ هََ ] (ص مرکب ) دژآهنگ . بدخوی .(برهان ). بدخوی و ترش روی . (ناظم الاطباء). تندخلق . || خشمگین و سهمناک و بدکردار. (برهان ). خشمگین و غضبناک . ||
دژآهنگلغتنامه دهخدادژآهنگ . [ دُ هََ ] (ص مرکب ) (از : دژ، به معنی بد + آهنگ ، به معنی قصد) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دژآهنج . بدخوی و بدکردار. (برهان ) (ناظم الاطباء). بدخوی و ت
دژآهنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آهنگکننده بهسوی دژ.۲. تیر یا زوبینی که بهسوی قلعه و حصار پرتاب کنند.
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر