دواتخانهلغتنامه دهخدادواتخانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که دوات و قلمدان در آن نگاه می داشتند. جایی بوده است که اسناد دولتی را می نهاده اند از قبیل بایگانی و ضبط سلطنتی و م
دواخانهلغتنامه دهخدادواخانه . [ دَ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) داروخانه . (لغات فرهنگستان ). دوافروشی .داروفروشی . آنجا که دارو فروشند. دکان داروفروشی .
دواخانه چیلغتنامه دهخدادواخانه چی . [ دَ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) (از: دواخانه + چی ، پسوندنسبت ترکی ) مدیر دواخانه . صاحب داروخانه . داروفروش .(از یادداشت مؤلف ). آنکه فروختن دارو پیشه
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر