دولتشاهلغتنامه دهخدادولتشاه . [ دَ ل َ ] (اِخ ) ابن علاءالدوله سمرقندی معروف به دولتشاه سمرقندی . او راست : تذکرة الشعراء فارسی که به سال 892 هَ .ق . از آن فارغ شده است . (یادداشت
دولتشاهلغتنامه دهخدادولتشاه . [ دَ ل َ ] (اِخ ) محمدعلی میرزا متخلص به دولت (متولد 1203 و متوفای 1237 هَ.ق .) پسر اول فتحعلیشاه بود. وی حکمران کرمانشاه و سرحد دار عراقین بود و در 1
دولتشاهلغتنامه دهخدادولتشاه . [ دَ ل َ ] (اِخ )نام ایل کرد پیشکوه که طایفه ای از حسنوند است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 63). و رجوع به حسنوند شود.
دولتشاهیلغتنامه دهخدادولتشاهی . [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 5هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد به بروجرد. دارای 300تن سکنه است . آ
دولت شاهلغتنامه دهخدادولت شاه . [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار. واقع در 24هزارگزی شمال خاوری بیجار. راه آن مالرو است . و در تابستان از سیدان اتومبیل می توا
دولتشاملولغتنامه دهخدادولتشاملو. [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش نوخندان شهرستان دره گز. واقع در 30هزارگزی شمال باختری نوخندان دارای 224 تن سکنه است . آب آن ازقنات و چش
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر