بسکندنواخترvery slow nova, NCواژههای مصوب فرهنگستاننواختری که روشنایی آن در طی چند سال به اندازۀ 3 قدر کاهش مییابد
دوزکلغتنامه دهخدادوزک . [ دُ زَ ] (اِ) دوز. دز. سرآستین : ای طرفه ٔ خوبان من ای شهره ٔ ری لب را به سر دوزک بکن پاک از می . رودکی .رجوع به دز ودوز شود.
دِزگویش بختیارینام مُهرى چوبى به اندازه تقریبى 18 × 50سانتىمتر که پس از جدا کردن دانه از کاه،گندمها را بهصورت مخروطى خرمنمىکنند و دامنه آن را از اطراف مُهر کنند تازمان تقسیم ف
سلاحهای هستهای، میکربی، شیمیاییnuclear biological and chemical weaponsواژههای مصوب فرهنگستانجنگافزارها یا تجهیزاتی که توانایی رهایی و پخش و توزیع مواد شیمیایی یا میکربی یا هستهای سمّی را دارند و برای کشتار و انهدام جمعی از آنها استفاده میشود اختـ
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر
کافئینفرهنگ انتشارات معین(فِ) [ فر. ] (اِ.) آلکالوئیدی به فرمول 2 O 4 N 1 H 8 C که در برگ و دانة قهوه و چای و گیاه ماته و گیاه کلااکومیناتا موجود است . کافئین مقوی قلب و مدر است و در ضع