دوجنیبتلغتنامه دهخدادوجنیبت . [ دُ ج َ ب َ ] (ص مرکب ) دوجنیبه . با دویدک . || (اِ مرکب ) کنایه از روز و شب باشد. (برهان ) کنایه است از شب و روز و لیل و نهار. (فرهنگ فارسی معین ).
گدوکفرهنگ انتشارات معین(گَ) (اِ.) گردنة کوه ، جایی در کوه که برف زیادی می بارد و رفت و آمد مشکل است .
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر