دگرسانیدیکشنری فارسی به انگلیسیchange, dichotomy, difference, differential, diversity, mutation, transformation, transmutation, variance, variation
دگرسانیalteration 2واژههای مصوب فرهنگستانهرنوع تغییر در ترکیب کانیشناختی سنگ ازطریق عوامل فیزیکی یا شیمیایی، بهویژه توسط محلولهای گرمابی و نیز تغییرات ثانویه در سنگ یا کانی
دگرسانی زیردریاییhalmyrolysis, halmyrosis, submarine weatheringواژههای مصوب فرهنگستانواکنش زمینشیمیایی میان آب دریا و رسوب در مکانهای فاقد رسوبگذاری یا با رسوبگذاری اندک
جوّدوستatmophileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عناصری که بیش از همه در جوّ زمین وجود دارند، مانند H, C, N, O, I و گازهای نادر