پرتوزایی خوشهایcluster radioactivityواژههای مصوب فرهنگستانگسیل ذرات از هستههای پرتوزا در حالتی که جرم ذرات گسیلشونده از ذرۀ آلفا بیشتر و از شکافتپارهها کمتر باشد
آهنگ پرتوزاییactivityواژههای مصوب فرهنگستانآهنگ فروپاشی هستهها در یک مادۀ پرتوزا در واحد زمان متـ . فعالیت
نگارۀ پرتوزاییradioactivity logواژههای مصوب فرهنگستانچاهنگارۀ حاصل از تابش طبیعی یا القایی که معمولاً ناشی از پرتو گاما است
پرتلغتنامه دهخداپرت . [ پ َ ] (ص ) در تداول عوام ، سخن ناروا و نا به وجه . چرند و پرند. پرت و پلا. ترت و پرت . || از راه به یکسو شو! بَرد! : در زمانیشان بسازد تَرت و مَرت کس نی
پرتلغتنامه دهخداپرت . [ پ ِ ] (اِخ ) شهری در اِکُس (اسکاتلند) مرکز کنت نشینی به همین نام که در کنارتی واقع است با 35000 تن سکنه و کنت نشین پرت 125500 تن سکنه دارد.