پساموج PP codaواژههای مصوب فرهنگستانآن بخش از موجهای P، ناشی از تبدیل موج P به S در میاناها یا بازتابهای چندباره یا پراکنش، که پس از موجهای اول ثبت میشوند
پساموجcoda waves, coda 2واژههای مصوب فرهنگستانبخشی از امواج ثبتشده در لرزهنگاشت که به دنبال موجهای مشخصی میآیند
پسام منلغتنامه دهخداپسام من . [ سام ْ م ُ ] (اِخ ) نام کاهنی مصری که درمعبد آمون خدمت میکرد. (ایران باستان ج 1 صص 488 -492). وی هنگامی که اسکندر به آن معبد رفت با وی ملاقات کرد و گ
فاز پساموجcoda phaseواژههای مصوب فرهنگستانآشکارسازی موجی با مسیر ناشناس از میان پوشنشانک/ پوشسیگنال (signal envelope) پساموج
بزرگی پساموجیcoda magnitudeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بزرگی زمینلرزه که براساس دوام پساموجها یا برخی از ویژگیهای دیگر آنها سنجیده میشود
روش بهنجارش پساموجcoda normalization methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن از توان پساموج S زمینلرزۀ محلی، در مدتزمان معین، بهعنوان میزان انرژی تابشی زمینلرزه، در مطالعاتی مانند اندازهگیری ضریب تقویب ساختگاه، استفاده