movementsدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکات، جنبش، حرکت، نهضت، گردش، تکان، سیر، حرکت سریع، تغییر مکان، ژست، وزن
علامت دستیhandsignal, manual signalواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی که در هنگام حرکات تنظیم قطار (shunting movements) یا مواقع خاص دیگر برای واپایش حرکت قطار بهصورت دستی به راهبر داده میشود
حرکات تداخلیconflicting movementsواژههای مصوب فرهنگستانادغام شدن تردد دستکم دو جریان ناهمسو از وسایل نقلیه یا افراد پیاده در تقاطعها