پنچر شدنلغتنامه دهخداپنچر شدن . [ پ َ چ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سوراخ شدن لاستیک چرخ اتوموبیل و امثال آن و بیرون شدن هوای آن .
پنلغتنامه دهخداپن . [ پ َ ] (حرف ربط) بمعنی اما و بمعنی لیکن باشد.(برهان قاطع). ولی . ولیکن . لکن ّ. لکن . لیک . ولیک .