موتورـ مولدmotor generator, motor-generator set, M-G setواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موتور الکتریکی که در صورت لزوم میتواند به مولد برق تبدیل شود و بدینترتیب، به یک موتور الکتریکی و مولد برق جداگانه نیاز نیست متـ . موتورـ ژنراتور
پلوپزیلغتنامه دهخداپلوپزی . [ پ ُ ل َ / لُو پ َ ] (حامص مرکب ) عمل پختن پلو. ساختن پلو. طبخ پلو. || (اِ مرکب ) محلی که آنجا پلو پزند. پلوپزخانه .
پلوفرهنگ انتشارات معین(پُ لُ) (اِ.) خوراک ایرانی که از برنج پخته با کره یا روغن فراهم می شود و معمولاً با نوعی خورشت همراه است .
پل وولغتنامه دهخداپل وو. [ پ ِ ] (اِخ ) مجموعه ٔ ارتفاعات کوهی از آلپهای بالا (دفینه ) درفرانسه و نیز نام قله ٔ آن کوه به ارتفاع 3954 گز.
پللغتنامه دهخداپل . [ پ َ ] (اِ) کرت . کرد. کردو. مرزباشد و آن زمینی است که به جهت سبزی کاشتن یا چیزی دیگر مهیا سازند و کنارهای آن را بلند کنند. (برهان قاطع). کرت زمینی که برا
پللغتنامه دهخداپل . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) پاشنه ٔ پای . عقب : دریغ این بر و برز و بالای تورکیب دراز و پل و پای تو. فردوسی (از فرهنگ رشیدی ).همیشه کفش و پلش را کفیده بینم من بجای