دُشپروردگی ماهیچهmuscular dystrophy, MD 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهبیماریهای وراثتی که در آنها توان و حجم ماهیچههای بدن بهتدریج کاهش مییابد
رفتار چندحوزهایmulti-domain behavior, MD behaviorواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیاتی در دانههای چندحوزهای مانند وادارندگی اندک و واپاشی مغناطش با زمان
پیوهلغتنامه دهخداپیوه . [ وَ ] (اِخ ) نام نهری در جهت شمالی قره طاغ و آن ابتدا بطرف شمال غربی رود و سپس بسوی شمال جریان یابد و در هرسک از طرف فوقانی فوجه برودخانه ٔ صاوه ریزد. (
پیوهلغتنامه دهخداپیوه . [ وَ ] (اِخ ) نام قضائی متشکل از وادی نهر پیوه و آن سابقاً تابع سنجاق هرسک بوده . مساحت سطحش به 812 هزار گز بالغ گردد. (قاموس الاعلام ترکی ).
پی هولغتنامه دهخداپی هو. [ پ ِ هَُ ] (اِخ ) (شط ابیض ) نام شطی در چین که از «پی پینگ » و «تین تسن » گذرد و بخلیج «چه لی » ریزد و 450هزار گز درازا دارد.
پیچهلغتنامه دهخداپیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) قسمی روی بند از موی سیاه بافته . روبند زنان بافته از موی یال و دم اسب برنگ سیاه . روی بند و نقاب از موی دم و یال اسب . نقاب زنان از مو
پیچهلغتنامه دهخداپیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) لبلاب . (دهار). پیچک . (جهانگیری ). گیاهی که بر درخت پیچد و عربان لبلاب و عشقه گویندش . فرغند. غساک ، گیاهی که بیخ ندارد و بدرختی که د