پونسواژهنامه آزادپونِس یا پونِز یا میخ شَستی؛ میخ ریز نوک تیزی است که قاب بشقابی شکل کوچکی دارد و با فشار انگشتِ شست روی قاب وارد دیوار می شود. بیشتر برای الصاق کاغذ به دیوار اس
شاتوپونساکلغتنامه دهخداشاتوپونساک . [ ت ُ پ ُ ] (اِخ ) مرکز کمون وین علیا ، از آروندیسمان بلاک ، واقع بر پشته ای مشرف بر رودخانه ٔ گارتامپ که به رود کروز میریزد؛ دارای 31000 تن جمعیت
ژان فیلوپونسلغتنامه دهخداژان فیلوپونس . [ ل ُ پ ُن ُ ] (اِخ ) عالم صرف و نحو و فیلسوف یونانی در قرن ششم میلادی به اسکندریه .
پوآنسولغتنامه دهخداپوآنسو. [ س ُ ] (اِخ ) لوئی . یکی از مشاهیر حکمای ریاضی و هندسه ٔ فرانسه است . مولد وی پاریس بسال 1777 م . و وفات در سنه ٔ 1859. وی یکی از موجدین مکانیک است و آ