فروکِشَندlow tide, low water, LWواژههای مصوب فرهنگستانیشترین حد پایین رفتن پوستۀ زمین و سطح آب اقیانوس و جوّ براثر نیروهای گرانشی ماه و خورشید
مصونیتلغتنامه دهخدامصونیت . [ م َ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مصون ماندن . محفوظ بودن . حفظ شدن . مأمون بودن .- مصونیت پارلمانی ؛ در اصطلاح حقوقی ، مصون بودن نماینده ٔ مجلس است