مرداسنگلغتنامه دهخدامرداسنگ . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مرداسنج . (دستور الاخوان ) (برهان قاطع) (مهذب الاسماء) (دزی ج 2 ص 580). مردارسنگ . (برهان قاطع) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (
مرداسنجهلغتنامه دهخدامرداسنجه . [ م ُ س َج َ ] (اِخ ) لقب ابوبکر محمدبن مبارک بن محمدبن مبارک بن محمدبن مرداسنجه از مردم بغداد است و از ابوالخطاب نصربن احمدبن بطرقاری سماع دارد و سم
مرداسنجیلغتنامه دهخدامرداسنجی . [ م ُس َ ] (ص نسبی ) منسوب به مرداسنجه که لقب اجدادی است . (الانساب سمعانی ورق 521). رجوع به مرداسنجه شود.