معیوراءلغتنامه دهخدامعیوراء. [ م َ ] (ع اِ)ج ِ عَیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اسم جمع عیر است . معیورا. (از اقرب الموارد). رجوع به عیر شود.
معیرالممالکلغتنامه دهخدامعیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) (... ثانی ) دوستعلیخان اول پسر حسینعلی بیک بسطامی معیرالممالک اول - از رجال مشهور دوره ٔ نادرشاه - بود. وی
معیرالممالکلغتنامه دهخدامعیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) حسینعلی یا حسنعلی بیک بسطامی از وزرای نادرشاه بود و پس از کشته شدن نادرشاه در دربار عادل شاه تمام امور مهم
مولودفرهنگ نامها(تلفظ: mo(w)lud) (عربی) آن که به دنیا آمده ، زاده شده ، فرزند ؛ تولد ، میلاد ؛ (به مجاز) نتیجه ، حاصل ؛ (در احکام نجوم) زمان تولد .