مفقودالاثر جنگیmissing in action/ missing-in-action, MIAواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، به دلایل نامشخص مفقود شود یا محل او نامعلوم باشد متـ . مفقودالاثر
مفقودلغتنامه دهخدامفقود. [ م َ] (ع ص ) گم کرده شده . یافته نشده . (از غیاث ) (از آنندراج ). گم . گمشده . ناپدید. غایب . معدوم . (از ناظم الاطباء). از دست بشده . گم شده . ناپیدا.
بلندگرایلغتنامه دهخدابلندگرای . [ ب ُ ل َ گ َ / گ ِ ] (نف مرکب ) بلندگراینده . کنایه از کسی است که میل عظمت و بزرگی کند. (برهان ) (آنندراج ). بزرگی خواه . بلندپرواز. و رجوع به بلندی
بماندهلغتنامه دهخدابمانده . [ ب ِ دَ / دِ ] (ن مف ) (از: «ب » + مانده ) ثابت و برقرار. || خسته و درمانده و عاجز. || تلف شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به مانده شود.
بلوازهلغتنامه دهخدابلوازه . [ ب َل ْ زَ / زِ ] (اِ) سر تیر پوشش خانه که از دیوار بیرون آمده باشد. (ناظم الاطباء).
بلواژهلغتنامه دهخدابلواژه . [ ب َل ْ ژَ / ژِ ] (اِ) شیشه و آبگینه . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ شعوری ).