گشتگذار زبانlanguage study tour provider, LSPواژههای مصوب فرهنگستانشخص حقوقی مانند مدرسه یا گشتپرداز یا سفرگذاری که برنامههای آموزش زبان و خدمات مرتبط با آن را به مشتریان خود ارائه میدهد
زبان تخصصیspecial language,specialized language,language for special purposes, LSPواژههای مصوب فرهنگستانزبان مربوط به یک حوزة موضوعی که در آن از روشهای بیانی خاص استفاده میشود
مسحورلغتنامه دهخدامسحور. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از سحر. رجوع به سحر شود. سحرزده . (منتهی الارب ). آنکه او را سحر کرده و فریب داده باشند. (از اقرب الموارد). جادوی کرده . (دهار)
فراهمساز خدمات یادگیریlearning service providerواژههای مصوب فرهنگستانکارساز ویژهای که تأمین نرمافزارهای مربوط به مدیریت یادگیری و ارائۀ محتوای آموزشی را بر عهده دارد اختـ . فرایاد LSP