مستصوبلغتنامه دهخدامستصوب . [ م ُ ت َ وَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استصابة و استصواب . || قول و فعل و رأی کسی که آن را صواب یافته باشند. (اقرب الموارد). رجوع به استصواب و استصابة شو
مستصوبلغتنامه دهخدامستصوب . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استصواب و استصابة. صواب شمرنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). صواب بیننده چیزی را. (اقرب الموارد). || آ
مستصبحلغتنامه دهخدامستصبح . [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) آنکه چراغ با چراغ دیگر روشن کند. مستسرج . (یادداشت مرحوم دهخدا).