مساءلغتنامه دهخدامساء. [ م َ ] (ع اِ) شبانگاه ، خلاف صباح . (منتهی الارب ). وقت شام . (غیاث ) (آنندراج ). خلاف صباح ، و آن را مابین ظهر تا مغرب دانسته اند، لذا گفته اند که مساء
مساءلغتنامه دهخدامساء. [ م َ ] (ع مص ) مصدر میمی است فعل ساء را. (اقرب الموارد). مساءة. سَوء. رجوع به سوء و مساءة شود.
مساءةلغتنامه دهخدامساءة. [ م َ ءَ ] (ع اِ) زشت و قبیح از گفتار و کردار.(اقرب الموارد). || بدی . ج ، مساوی . (منتهی الارب ). عیب و رسوائی و بدی . (ناظم الاطباء). || اندوه . (منتهی
مساءةلغتنامه دهخدامساءة.[ م َ ءَ ] (ع مص ) مصدر میمی است فعل ساء را. (منتهی الارب ). انجام دادن آنچه را سبب اکراه یا غم دیگری شود. (اقرب الموارد). سَوء. مساء. رجوع به سوء شود.
مساکلغتنامه دهخدامساک . [ م ِ ] (ع اِمص ) بخل و زفتی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مَساک . مساکة. || خیر و نیکی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) جایی از دستگیره ٔ کار
مساکلغتنامه دهخدامساک . [ م َ ] (ع اِمص ) بخل و زفتی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مِساک . مساکة. || (اِ) جایی است که آب ایستد در وی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).