دیرترین آغازlate start date, LSواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در باستانشناسی از دهۀ 1960 به بعد که به مطالعۀ رفتار انسان در محیطزیست پیشازتاریخ میپردازد و بهشدت تحت تأثیر مفاهیم رفتارشناسی جانوری است
مسجةلغتنامه دهخدامسجة.[ م ِ س َج ْ ج َ ] (ع اِ) انداوه ، و آن چوبی باشد که بدان گِل اندایند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
جمسةلغتنامه دهخداجمسة. [ ج ُ س َ ] (ع اِ) گله ٔ شتران . (منتهی الارب ). قطعه . (از ذیل اقرب الموارد). || خرمای خشک . (منتهی الارب ). قطعه ٔ خشک از خرما. (از اقرب الموارد). || غو
مومسةلغتنامه دهخدامومسة. [ م ِ س َ ] (ع ص ) زن تباهکار. ج ، مومسات ، موامیس . (منتهی الارب ، ماده ٔ وم س ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ال . اس . دیفرهنگ انتشارات معین(اِ. اِ) [ انگ . ]L.S.D (اِ.) نوعی مواد مخدر با خاصیت توهُّم زا که در کشورهای غربی مصرف فراوان دارد.