گشتگذار زبانlanguage study tour provider, LSPواژههای مصوب فرهنگستانشخص حقوقی مانند مدرسه یا گشتپرداز یا سفرگذاری که برنامههای آموزش زبان و خدمات مرتبط با آن را به مشتریان خود ارائه میدهد
زبان تخصصیspecial language,specialized language,language for special purposes, LSPواژههای مصوب فرهنگستانزبان مربوط به یک حوزة موضوعی که در آن از روشهای بیانی خاص استفاده میشود
مسوحلغتنامه دهخدامسوح . [ م َ ] (ع اِ) آنچه در مالیدن آن بر بدن بسیار مبالغه در دَلک عضو نکنند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). داروئی که بوسیله ٔ آن بدن را مسح کنند. (از بحر الجواهر). ج
مسوحلغتنامه دهخدامسوح . [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مِسح . پلاس ها. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || میانه های راه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ).
مسجحلغتنامه دهخدامسجح . [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) آسان دارنده و عفونماینده و درگذارنده . (از منتهی الارب ). نیکوعفوکننده . (از اقرب الموارد). رجوع به اسجاح شود.
مسجوحلغتنامه دهخدامسجوح .[ م َ ] (ع اِ) سرشت . (منتهی الارب ). خلق . (اقرب الموارد). || جهت و سوی . (از اقرب الموارد).
فراهمساز خدمات یادگیریlearning service providerواژههای مصوب فرهنگستانکارساز ویژهای که تأمین نرمافزارهای مربوط به مدیریت یادگیری و ارائۀ محتوای آموزشی را بر عهده دارد اختـ . فرایاد LSP
ال . اس . دیفرهنگ انتشارات معین(اِ. اِ) [ انگ . ]L.S.D (اِ.) نوعی مواد مخدر با خاصیت توهُّم زا که در کشورهای غربی مصرف فراوان دارد.