مقورلغتنامه دهخدامقور. [ م ُ ق َوْ وَ ] (ع ص ) قطران مالیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به قطران اندوده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || قواره
مقورلغتنامه دهخدامقور. [ م ُ وَرر ] (ع ص ) اسب باریک میان . (مهذب الاسماء).اسب باریک پهلو. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مقولهگردانclass-changingواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فرایندی صرفی که مقولۀ دستوری واژۀ پایه را تغییر میدهد
چرخ مقوسلغتنامه دهخداچرخ مقوس . [ چ َ خ ِ م ُ ق َوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از فلک است عموماً. (برهان ) (آنندراج ). چرخ فلک . (ناظم الاطباء) : چرخ مقوس هدف آه تست چنبر دل
شبکۀ شخصی بیسیم کمسرعتlow-rate wireless personal area networkواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبکۀ شخصی بیسیم که پیچیدگی آن کم است و برای کاربردهای بیسیمی کوتاهبرد کمهزینه و کمتوان بهینهسازی شده است اختـ . شیبیک LR-WPAN