مقودةلغتنامه دهخدامقودة. [ م َ دَ ] (ع ص ) دابة مقودة؛ چهارپای کشیده شده . (از منتهی الارب ). ستور کشیده شده . مقود. و گویند ناقة مقودة و بعیر مقود. (ناظم الاطباء).
مُّقْتَصِدَةٌفرهنگ واژگان قرآنمیانه رو (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي ا
شبکۀ شخصی بیسیم کمسرعتlow-rate wireless personal area networkواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبکۀ شخصی بیسیم که پیچیدگی آن کم است و برای کاربردهای بیسیمی کوتاهبرد کمهزینه و کمتوان بهینهسازی شده است اختـ . شیبیک LR-WPAN