محرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. انگیزه، باعث ۲. جنباننده ۳. تحریککننده، محرض، برانگیزاننده، مشوق ۴. مسبب، واسطه، وسیله ۵. مبهی ۶. اغواگر، وسوسهگر
محرکدیکشنری فارسی به انگلیسیirritant, motive, galvanic, incentive, instigation, provocative, reason, spur, stimulant