ممدوحلغتنامه دهخداممدوح . [ م َ ] (ع ص ) ستوده شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بستوده . ستوده . (دهار). || آنکه او را به شعر ستایش کرده اند. آنکه او را شاعر در شعرش ثنا گفته است
ممدوحفرهنگ نامها(تلفظ: mamdoh) (عربی) آنکه در شعر مدح یا ستایش شده باشد ؛ ستایش شده ، تحسین شده ، پسندیده .