منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش دستجرد خلجستان است که در شهرستان قم واقع است و 473 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 396 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رحمت آباد است که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 262 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کامفیروز است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 224 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیک است که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 532 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
منصورآباد شعاع السلطنهلغتنامه دهخدامنصورآباد شعاع السلطنه . [ م َ دِ ش ُ عُس ْ س َ طَ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان غار است که در بخش ری شهرستان تهران واقع است و 288 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای
منصورآقاییلغتنامه دهخدامنصورآقایی . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود است که در بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
منصورلغتنامه دهخدامنصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن احمدبن اسد سامانی ، مکنی به ابوصالح . رجوع به ابوصالح شود.
منصورلغتنامه دهخدامنصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن احمد عراقی ، مکنی به ابونصر از مشایخ قرن چهارم است . او راست اشاره فی القراآت العشر. (یادداشت مرحوم دهخدا).