منته نوتلغتنامه دهخدامنته نوت . [ م ُ ت ِ نُت ْ ] (اِخ ) مونته نوت . روستائی در ایتالیا و بر کنار رود برمیدا که در سال 1796 م . بناپارت در این جا بر اتریش پیروزی یافت . (از لاروس ).
منته نگرولغتنامه دهخدامنته نگرو. [ م ُ ت ِ ن ِ رُ ] (اِخ ) مونته نگرو. شاهزاده نشینی در ناحیه ٔ بالکان بود که در سال 1878 م . بوسیله ٔ قرارداد برلن مستقل گردید و در سال 1910 م . نیکل
منتهکلغتنامه دهخدامنتهک . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) زشت کننده و آلوده نماینده ناموس کسی را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هتک کننده ٔ حرمت : بس به چه نام و لقب
منتهکفرهنگ انتشارات معین(مُ تَ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - زشت کننده . 2 - آلوده کنندة ناموس کسی . 3 - مانده و فرسوده و لاغر کننده .