متأیمةلغتنامه دهخدامتأیمة. [ م ُ ت َءَی ْ ی ِ م َ ] (ع ص ) زن بیوه و زن بی شوهر و شوهرناکرده . (ناظم الاطباء). و رجوع به متأیم و تأیم شود.
متأیملغتنامه دهخدامتأیم . [ م ُ ت َ ءَی ْ ی ِ ] (ع ص ) مرد یا زن ناکتخدا. (آنندراج ). مرد ناکدخدا مانده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأیم شود.
متائیملغتنامه دهخدامتائیم . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مِتآم . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (اقرب الموارد). و رجوع به متآم شود.
متأججلغتنامه دهخدامتأجج . [ م ُ ت َ ءَج ْ ج ِ ] (ع ص ) سوزنده . (ناظم الاطباء). || غضبناک و خشمناک . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأجج شود.
چمتاکلغتنامه دهخداچمتاک . [ چ َ ] (اِ) کفش و پای افزار را گویند. (برهان ). کفش را گویند و آن را چمتک و چمشاک و چمشک نیز گویند. (جهانگیری ). کفش و پای افزار و آن را چمتک نیز گویند