متواهقلغتنامه دهخدامتواهق . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) همراه در سفر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || همپایه و برابر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع ب
چمتکلغتنامه دهخداچمتک . [ چ َ ت َ ] (اِ) به معنی چمتاک است که کفش و پای افزار باشد. (برهان ). به معنی چمتاک و چمشاک است . (جهانگیری ). کفش و پای افزار. (ناظم الاطباء). و رجوع به
چمتولغتنامه دهخداچمتو. [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان اشکور پایین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 57 هزارگزی جنوب رودسر و 6 هزارگزی شوئیل واقع است و 79 تن سکنه دارد. آبش از چ