مهاجلةلغتنامه دهخدامهاجلة. [ م ُ ج َ ل َ ] (ع مص ) در زمین هجل رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). در زمین هموار پست و میان کوه رفتن . (ناظم الاطباء). و رجوع به هج
مهالةلغتنامه دهخدامهالة. [ م ُ هال ْ ل َ ] (ع مص ) ماهانه کردن اجیر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کسی را اجیر کردن در هر ماه در مقابل چیزی . (از اقرب الموارد). هل
مهائللغتنامه دهخدامهائل . [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مهیل ، به معنی جای خوفناک . (آنندراج ). رجوع به مهایل شود.
مهاللغتنامه دهخدامهال . [ م َ ](ع ص ) ترسناک : مکان مهال ؛ جای ترسناک و خوفناک . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مهاللغتنامه دهخدامهال . [ م ُ ] (ع ص ) خاک و ریگ فروریخته . (ناظم الاطباء). فروریخته از خاک و ریگ و جز آن . (یادداشت مؤلف ). || آرد فروریخته در انبان . (ناظم الاطباء).