مالدوستلغتنامه دهخدامالدوست . (ص مرکب ) دوست دارنده ٔ مال و ثروت . (ناظم الاطباء).مال پرست . آنکه مال بسیار دوست گیرد. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به مال پرست شود. || بخیل .
مالدوستیلغتنامه دهخدامالدوستی . (حامص مرکب ) مال پرستی . حب فراوان به دارایی وخواسته داشتن . حالت و صفت مال دوست . و رجوع به مال دوست شود. || بخل و امساک . (ناظم الاطباء).
مجالدلغتنامه دهخدامجالد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن سعیدبن عمیر از همدان ، مکنی به ابی عمیر. راویه ٔ اخبار است و هیثم بن عدی از او بسیار روایت کند و مجالد حدیث نیز شنوده . و نزد محدث
مجالدةلغتنامه دهخدامجالدة. [ م ُ ل َ دَ ] (ع مص ) به شمشیر زدن یکدیگر را. جِلاد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مجالدت و مجالده شود
موالدلغتنامه دهخداموالد. [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مولد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ج ِ مولد به معنی مادر. (آنندراج ). رجوع به موالید و مولد شود.