ماشاءاللهفرهنگ انتشارات معین(اَ لْ لا) [ ع . ] 1 - (جملة فعلی ) آن چه خدا خواست . 2 - در مورد تحسین و تعجب گفته می شود. 3 - برای دفع چشم زخم گویند.
ماشاءاللهفرهنگ نامها(تلفظ: māšā’allāh) (عربی) (شبه جمله) آنچه خداوند بخواهد ، (برگرفته از قرآن کریم) (به مجاز) هنگام تعجب و تحسین برای دفع چشم بد گفته می شود ، چشمِ بد دور .
ماشالغتنامه دهخداماشا. (اِ) ماشو. پشمینه و شالکی درویشان . (فرهنگ لغات دیوان البسه ٔ نظام قاری ص 204) : طرفه بازار قماشی است که ماشأاﷲقدر ماشا و سقرلاطبهم یکسانند. نظام قاری (د
ماشاکلغتنامه دهخداماشاک . (اِ) نوعی پارچه : سقرلاط و بزمات و آن بنات چو ماشاک و تفتیک و عین ثبات . نظام قاری (دیوان ص 186).و رجوع به ماشاد و ماشا شود.
ماشأالغتنامه دهخداماشأا. [ ئَل ْ لاه ] (اِخ ) ابن اثری ، و اسم او به زبان یهود میشی است به معنی یژو (می فزاید) و او یهودیی بود معاصر منصور تا مأمون ، و او عالم به علم احکام نجو
ماشأالغتنامه دهخداماشأا. [ ئَل ْ لاه ](ع اِ مرکب ) کلمه ٔ فعل مأخوذ از تازی یعنی هرچه خدا بخواهد. (ناظم الاطباء). || (صوت مرکب ) مخفف «ماشأاﷲ کان مالم یشاء لم یکن » است . چون