خطیابیline hunting, LHواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که مشترک با استفاده از آن میتواند با گرفتن یک شماره و دستیابی به تعدادی واسط، ازطریق هر خطی که آزاد باشد ارتباط برقرار کند
مأتاةلغتنامه دهخدامأتاة. [ م َءْ ] (ع مص ) آمدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اَتی . اِتیان . اتیانة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اتی و اتیا
مؤاتاةلغتنامه دهخدامؤاتاة. [ م ُ آ ] (ع مص ) مؤاتات . موافقت کردن با کسی در کاری . (منتهی الارب ). || مطاوعت وپیروی کردن . (از المنجد). و رجوع به مؤاتات شود.
تاکومالغتنامه دهخداتاکوما. [ کُو ] (اِخ ) شهر و بندری بمغرب اتازونی (واشنگتن ) بر کنار اقیانوس آرام . دارای 125000 تن سکنه و کارخانه های ذوب آهن و مس و کارخانه ٔ چوب بری است . فعا
گماتالغتنامه دهخداگماتا. [ گ ُ ] (اِخ ) غاصب تاج و تخت خاندان هخامنشی چه گماتا خود را وارث تاج و تخت دانست و خود را به دروغ بردیا نامید.رجوع به مزدیسنا تألیف محمد معین ص 75 و 76