خطیابیline hunting, LHواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که مشترک با استفاده از آن میتواند با گرفتن یک شماره و دستیابی به تعدادی واسط، ازطریق هر خطی که آزاد باشد ارتباط برقرار کند
مأولقلغتنامه دهخدامأولق . [ م ُ ءَ ل َ ] (ع ص ) دیوانه . (منتهی الارب ) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). نادان و دیوانه . (ناظم الاطباء).
لقوماجسلغتنامه دهخدالقوماجس . [ ل َ ج ِ ] (اِخ ) این لفظ را خان آرزو در شرح اسکندرنامه نَقوماجِس تحقیق کرده ... نام حکیم که پدر ارسطو بود. (غیاث ). رجوع به لقوماش شود.
مألوقلغتنامه دهخدامألوق . [ م َءْ ] (ع ص ) (از «ال ق ») دیوانه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رسول و ایلچی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مالقلغتنامه دهخدامالق . [ ل َ ] (معرب ، اِ) ماله ٔ زمین . (دهار). ماله که بدان زمین کشت راهموار و برابر کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مأخوذ از فارسی ، ماله ای که بدان زمین ک