خطیابیline hunting, LHواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که مشترک با استفاده از آن میتواند با گرفتن یک شماره و دستیابی به تعدادی واسط، ازطریق هر خطی که آزاد باشد ارتباط برقرار کند
ماج و موجلغتنامه دهخداماج و موج . [ ج ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بر وزن قاج و قوج ، بمعنی بوس و لوس باشد یعنی بوسیدن و لیسیدن چنانکه گربه کند بچه ٔ خود را. (برهان ). بوس و لوس مانند گ
مأکملغتنامه دهخدامأکم . [ م َءْ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) گوشت پاره ٔ سرسرین و آن دو است یا دو گوشت پاره ای که مابین سرین و هر دو پهلوی پشت است . مأکمة [ م َءْ ک َ / ک ِ م َ ] . ج ،
مأکوملغتنامه دهخدامأکوم . [ م َءْ ] (ع ص ) اندوهگین . (منتهی الارب ). مغموم و اندوهگین . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ماچ و موچلغتنامه دهخداماچ و موچ . [ چ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ماج و موج . بوس و لوس مانند گربه که بچه ٔ خود را هم می بوسد و هم می لیسد. (ناظم الاطباء). بمعنی بوس و لوس باشد یعنی بو