مشهدلولغتنامه دهخدامشهدلو. [ م َ هََ ] (اِخ ) تیره ای از ایل بهارلو (از ایلات خمسه ٔ فارس ) است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
مشهدفرهنگ انتشارات معین(مَ هَ) [ ع . ] (اِ.)1 - شهاد ت گاه ،محل شهادت . 2 - محل حضور، جای حاضر شدن مردم . ج . مشاهد.
مشهدیفرهنگ انتشارات معین( ~ .) (ص نسب .) منسوب به مشهد. 1 - مردم مشهد. 2 - کسی که به زیارت مشهد مقدس رفته .