مئةلغتنامه دهخدامئة. [ م ِ ءَ ] (ع عدد، ص ، اِ) (از «م ٔی ») در محیط المحیط آرد: المئة و المائة [ م ِ ءَ ] به افزودن الف در خط نه در لفظ، بمعنی «ده تا ده » و آن اسمی است که بدا
کميةدیکشنری عربی به فارسیسرزدن , بالغ شدن , رسيدن , مبلغ , مقدار ميزان , مقدار , چندي , کميت , قدر , اندازه , حد
حَمِئَةٍفرهنگ واژگان قرآنگل سياه - لجن (منظورازعين حمئة چشمهاي داراي گل سياه يعني لجن است ،گاهي عين براي در يا نيز به کار مي رود)