مؤامرهفرهنگ انتشارات معین(مُ مَ رَ) [ ع . مؤامرة ] 1 - (مص م .) مشورت کردن ، رأی زدن . 2 - (اِمص .) مشورت ، رایزنی . 3 - تحقیق ، مطالعه .
مؤامرهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. مشورت کردن.۲. رایزنی.۳. (اسم) نوشتهای که سلاطین یا حکام دولتی به نام مٲمورینی که وجوهی از اموال دولتی را به نام خود ضبط کرده بودند صادر میکردند و به موجب آ
مؤیدفرهنگ انتشارات معین(مُ ءَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده ، استوار دارنده .
شناسۀ باندrunway designatorواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی از شمارهجهت و حروف L و R و C که علاوه بر جهت باند، چپ یا راست یا وسط بودن باند را هم مشخص میکند
اسبفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) پستانداری علفخوار، سمدار، و با یال و دُم بلند که برای سواری، بارکشی، یا مسابقه از آن استفاده میشود.۲. (ورزش) در شطرنج، مهرهای به شکل سر اسب
تصویرنماenoscopeواژههای مصوب فرهنگستانجعبهای به شکل L که هر دو طرف آن باز است و آینهای با زاویۀ 45 درجه در داخل آن کار گذاشته شده است و در کنار جاده نصب میشود تا سرعت خودروها را اندازهگیری کند